نقش ایران در عراق: امپراتوری شیعی یا نفوذ دموکراتیک؟

تظاهرات اعتراضآمیز اخیر در عراق اگرچه در اعتراض به بیکاری، فساد دولت و خدمات عمومی ضعیف شکل گرفت ولی سردادن شعارهایی علیه ایران، بار دیگر نقش تهران در این کشور را به یکی از موضوعات داغ رسانهها تبدیل کرده است.
شعارهای معترضان عراقی علیه حضور ایران در عراق در حالی سر داده شد که به زودی مراسم اربعین امام سوم شیعیان در عراق برگزار میشود و در روزهای آینده راهپیمایانی از ایران به سوی کربلا روانه میشوند.
پیادهروی اربعین، رسم مذهبی قدیمی و ریشهداری بین شیعیان منطقه خاورمیانه است و طی آن شیعیان از مناطق مختلف عازم کربلا میشوند.
در حالی که پیشبینی میشود چند میلیون زائر از سمت مرزهای ایران به عراق بروند، معترضان با شعارهایی از قبیل «ایران باید از عراق برود، کربلا آزاد است» نسبت به سیاستهای ایران در عراق اعلام نارضایتی کردند.
میر مسعود حسینیان، سرکنسول ایران در شهر کربلا اعلام کرده است که امسال دستکم سه میلیون ایرانی در مراسم اربعین حضور خواهند یافت.
در درگیریهای معترضان عراقی با پلیس این کشور از سهشنبه گذشته تا کنون بیش از صد نفر کشته شدهاند. این اعتراضات در روزهای اخیر فروکش کرده ولی امکان تکرارشان به نگرانی از برگزاری امن و آرام پیادهروی اربعین دامن زده است.
یورونیوز درباره اعتراضات اخیر مردم عراق و آنچه که «نفوذ ایران در عراق» قلمداد میشود، با مصیب نعیمی، مدیر مسئول روزنامه عربیزبان الوفاق (چاپ تهران)، افشار سلیمانی دیپلمات پیشین ایرانی، و پیروز مجتهدزاده، کارشناس روابط بینالملل گفتوگو کرده است.
«شکست دموکراسی در عراق به سود دشمنان ایران در منطقه است»
مصیب نعیمی، مدیر مسئول روزنامه الوفاق درباره ماهیت و هدف اعتراضات اخیر میگوید: «خواستههای اصلی اعتراضکنندگان، رفع بیکاری و فساد و عدم توسعه است. اما شواهد زیادی وجود دارد که دستهای زیادی از این اعتراضات سوءاستفاده کردهاند و افراد محرکی در این قضیه بودهاند. عربستان و امارات و حتی آمریکا به دنبال دموکراسی در عراق نبودهاند. دموکراسی و نظام انتخاباتی در عراق قطعاً به رژیمهای وراثتی و حکومتهای پادشاهی اطراف عراق سرایت میکند. این عامل عمده است ولی بهانه این اقدامات، نفوذ ایران در عراق است. ایران اگر ورودی هم به عراق داشته، ورودش مبتنی بر ارتباطات مردمی بوده. اما این کشورها تلاش کردند تا تحریکاتی علیه ایران ایجاد کنند اما همسویی مشهود ایران و عراق در این است که هر دو کشور نظام انتخاباتی دارند. عراق هم مثل ایران نظام غیر وراثتی دارد و رژیمهای وراثتی منطقه، ایجاد دموکراسی در سایر کشورهای منطقه را به نفع خودشان نمیدانند؛ فارغ از اینکه این حکومتهای دموکراتیک کارآمد باشند یا ناکارآمد. کشورهای عربی از همان ابتدا که آمریکا رژیم صدام را سرنگون و عراق را اشغال کرد و اصلاً خبری از نفوذ ایران در عراق نبود، تلاش کردند تحولات عراق را بیفایده و ناکام جلوه دهند؛ چون مساله این کشورها مخالفت با عراق نیست؛ مخالفت با سیستم پارلمانی جدیدی است که در عراق روی کار آمده است. سران این کشورها به حکومت مادامالعمر علاقه دارند. حتی ریاست جمهوری مصر هم مادامالعمر بوده است. اینها نمیخواهند جهان عرب به این نتیجه برسد که دوره حکومتهای مادامالعمر به پایان رسیده است.»
افشار سلیمانی، سفیر پیشین ایران در آذربایجان، درباره نظر مدیر مسئول روزنامه الوفاق در خصوص تمایل کشورهای عربی غیردموکراتیک منطقه خاورمیانه به شکست دموکراسی در عراق میگوید: «من هم با این نظر موافقم؛ برای اینکه دموکراسی در عراق اگر به نتیجه برسد، این امر میتواند یک الگو برای مردم کشورهای عربی منطقه باشد. البته بن سلمان در عربستان در حال اعطای آزادیهای اجتماعی به مردم این کشور است ولی اقداماتش با سرکوبگری سیاسیاش همخوانی ندارد. ترس از فراگیر شدن دموکراسی در کشورهای عربی، باعث شده تا بن سلمان اقداماتی را در پیش گیرد که رنگ و لعابی از دموکراسی، حداقل در حوزه اجتماعی، دارند.»
زمان اعتراضات مشکوک است
آقای سلیمانی درباره شعارهای ضد ایرانی معترضان ایرانی میگوید: «به نظر من این شعارها جنبه حاشیهای داشته؛ چون قضیه اصلی مرتبط با مسائل اقتصادی و فساد مالی و مشکلات معیشتی مردم عراق بوده. عدهای هم که وابستگیهایی به محافل خارجی دارند، از این قضیه استفاده میکنند. تقارن زمانی این وقایع با راهپیمایی اربعین هم مهم است. زمان یک واقعه هم میتواند تردیدبرانگیز باشد. مشکلات اقتصادی مردم عراق پیش از این هم برقرار بود ولی اینکه در آستانه راهپیمایی اربعین چنین اعتراضاتی شروع شد، تا حدی ماجرا را مشکوک میکند. البته عدهای ممکن است معترض حضور جدی ایران در عراق باشند ولی این افراد پرشمار نیستند. به هر حال دولت عراق با رای مردم سر کار آمده است. نیروهای این دولت ائتلافی، با شعارهایی از مردم رای گرفتهاند. این احزاب با شعارهای ضد ایرانی به دولت راه نیافتهاند. اگر مخالفت با ایران در عراق این قدر جدی بود، احزاب تشکیلدهنده دولت با شعارهایی علیه ایران به قدرت میرسیدند. ضمن اینکه دولت عبدالمهدی تازه تشکیل شده و منطقاً نمیتوان انتظار داشت که ظرف مدتی کوتاه مشکلات اقتصادی عراق را حل کند. با توجه به زمان آغاز اعتراضات و نیز خشونت به کار رفته در مهار اعتراضات، به نظر میرسد عدهای در سطوح گوناگون مدنی و حکومتی جامعه عراق، در تلاشند که اولاً این اعتراضات معیشتی را اعتراضاتی ضد ایران جلوه دهند، ثانیاً چهرهای سرکوبگر از دولت عراق ترسیم کنند. در حالی که مقامات بالای دولت عراق از برخورد خشن با مردم معترض انتقاد کردهاند. به هر حال با توجه به نتایج انتخابات عراق، اعتراض به نقش ایران در عراق نمیتواند صدای اکثریت مردم عراق باشد.»
از رسانههای عربستان و امارات تا دختر صدام
آقای نعیمی هم با اینکه اعتراضات مردم عراق را اصیل میداند، زمان وقوع این اعتراضات را امری بحثبرانگیز قلمداد میکند و میگوید: «اعتراضات مردمی بود ولی در میانه اعتراضات، عربستان و حتی اسرائیل نقش داشتند. کارشناسان عرب گفتند که اسرائیلیها برای اثرگذاری بر این اعتراضات جلساتی داشتند حتی در پایگاه آمریکایی. خواستههای اولیه مردم واقعی بوده ولی اینکه این خواستهها در چه زمانی و به چه شکل بروز یابد، به نقش نیروهای بیگانه برمیگردد. اگر دقت کرده باشید شعارها علیه ایران در روز دوم و سوم ماجرا، بسیار محدود بود و فقط جایی رخ میداد که دوربین العربیه یا اسکاینیوز حضور داشت. کاملاً مشخص است که این شعارها طراحی شده بود و چنین کاری غالباً با پول انجام میشود. شما اگر صد هزار دلار پول خرج کنید، قطعاً عدهای پیدا میشوند چنین شعارهایی جلوی دوربین شبکههای خاص سر دهند. کشورهای عربی میخواهند بگویند در عراق دموکراتیک دائماً انفجار و کشتار رخ میدهد. شبکههای تلویزیونی وابسته به امارات و عربستان شبانهروز از این اعتراضات حمایت میکنند تا ناآرامی و تخریب در عراق بالا بگیرد و تداوم یابد. بهویژه اینکه این وقایع قبل از اربعین رخ میدهد. حضور دهها میلیون انسان در زمان خاص در نقطهای خاص، به ثبات و امنیت عراق کمک میکند ولی این کشورها میخواهند بگویند در عراق امنیت وجود ندارد. برخی از نیروهای وابسته به حزب بعث هم دوست دارند شرایط عراق به دوران قبل برگردد. ورود دختر صدام به این صحنه و تبلیغ این ادعا از سوی او که پدر من دشمن را میکشت ولی الان این دشمن است که شما را میکشد، خودش بهترین دلیل این مدعاست.»
رغد صدام، دختر صدام حسین رئیس جمهوری پیشین و سرنگون شده عراق، در جریان ناآرامیهای اخیر این کشور با انتشار توئیتی از مردم معترض عراق حمایت کرد.
«امپراتوری شیعی وصلهای نچسب است»
در شانزده سال گذشته، سقوط رژیم صدام و ضرورت مبارزه با داعش، اموری بودهاند که به ظهور و تقویت نقشآفرینی ایران در عراق منتهی شدهاند. پررنگ شدن حضور ایران در عراق بهویژه در دهه دوم قرن بیستویکم، در حالی رقم خورده است که «استقلال» بالاترین ارزش سیاسی برای مقامات حکومت ایران قلمداد میشود. برخی از منتقدین نفوذ ایران در عراق و سوریه و یمن و لبنان و فلسطین، حکومت ایران را به تلاش برای برپایی نوعی امپراتوری شیعی در منطقه خاورمیانه متهم کردهاند. پیروز مجتهدزاده درباره ادعای شکلگیری امپراتوری شیعی از سوی ایران میگوید: «اینکه جمهوری اسلامی به دنبال ایجاد امپراتوری شیعی است، داستان جدیدی است که من تا به حال نشنیده بودم. البته من قبلاً از منابع تبلیغاتی شوم اسرائیلیها شنیده بودم که جمهوری اسلامی به دنبال ژئوپلتیک شیعه است و میخواهد از بحرین و عربستان شروع کند و برود تا اسرائیل؛ اما امپراتوری شیعی را نشنیده بودم. تا جایی که من میدانم جمهوری اسلامی به شدت مخالف پادشاهی و امپراتوری است و به همین دلیل امپراتوری پارس را برانداخت و در ایران جمهوری اسلامی برقرار کرد. به گمان من کسانی که به این جور شعارهای دهنپرکن متوسل میشوند، بیش از آنکه به دنبال تشریح حقایق باشند، به دنبال به ثمر رساندن اهداف ضد وطنی و ضد ایرانی خودشان هستند و این حرفها بیشتر از طرف آقای نتانیاهو نشات میگیرد. آیا واقعاً ایران در یمن و سوریه و لبنان و عراق امپراتوری برقرار کرده است؟ سوریه از ایران درآمد بیشتری دارد یا ایران از سوریه؟ باید ببینیم بشار اسد نفع بیشتری از ایران میبرد یا ایران از حکومت بشار اسد؟ قبل از انقلاب، مخالفان رژیم شاه فریاد میزدند که ایران نوکر آمریکاست. من همان موقع هم با سن کم خودم معتقد بودم ما در دنیایی زندگی میکنیم که دوران استعمار گذشته و نفوذها دوطرفه است نه یکطرفه. سوریه از ایران استفاده میبرد و در ایران نفوذ هم دارد. نفوذ سوریه در ایران موجب شده است که رهبران ایران سوریه را به اصطلاح عامل تقویت عمق استراتژیک ایران بدانند. بسیاری از ایرانیان از بحث نفوذ یکطرفه ایران در سوریه ناراضیاند و معتقدند نفوذ اسد در ایران آن قدر زیاد است که مانع از هر گونه خلل در حمایت ایران از سوریه میشود.»
«گسترش حوزه نفوذ به معنای تاسیس امپراتوری نیست»
افشار سلیمانی درباره آنچه که تلاش ایران برای تاسیس امپراتوری شیعی در منطقه قلمداد میشود میگوید: «نظام بینالملل یک نظام تکچندقطبیِ سلسلهمراتبیِ منعطف است. الان یک قطبِ تک داریم به نام آمریکا، و چند قطب که گاهی با آمریکا هماهنگند و گاهی نه. این نظام نه تکقطبی است نه دوقطبی و نه حتی چندقطبی. شاید روزی یک نظام چندقطبی واقعی شود ولی فعلا در چنین وضعی نیست. بنابراین در چنین موقعیتی، طبیعتاً کشورها به عناوین مختلف با توجه به پتانسیلهای ایدئولوژیک و اقتصادی و ژئوپلتیک خودشان، سعی میکنند "حوزه نفوذ" داشته باشند یا حوزه نفوذشان را گسترش دهند. به نظرم تمایل کشورها به پیگیری منافعشان در جهان کنونی ایرادی ندارد. آمریکا ابرقدرت است و میخواهد همه جا حضور داشته باشد. روسیه و چین هم در حد توان خودشان چنین تمایلی دارند. اساساً قدرت باعث میشود کشورها به فراسوی مرزهای خودشان بیندیشند. تلاش برای گسترش حوزه نفود، با احترام به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورها، امر مطلوبی است. هر گرایش توسعهطلبانهای نشانه تمایل به ایجاد امپراتوری نیست. چند سال پیش میگفتند آقای اردوغان دنبال احیای امپراتوری عثمانی است. ولی من همان موقع هم میگفتم این کار امکانناپذیر است. در جهان تکچندقطبی فعلی، هیچ کشوری نمیتواند امپراتوری تاسیس کند.»
مصیب نعیمی هم حمایت ایران از مردم سنیمذهب فلسطین را نافی تاسیس امپراتوری شیعی از سوی ایران میداند و میگوید: «ایران به دنبال یک قدرت همگام در برابر استعمار خارجی است. بیشترین حمایت ایران متوجه فلسطین است که شاید حتی یک نفر از مردمش شیعه نباشد. دولت سوریه و اکثریت مردم این کشور هم شیعه نیستند. ایران هرگز با گروهها و کشورهای کوچک منطقه تحکمی برخورد نکرده است.»
«در عراق همه چیز عراقی است»
مدیر مسئول روزنامه الوفاق در تایید این مدعایش که حضور ایران در عراق به استقلال عراق لطمهای نزده، میگوید: «اگر کسی به عراق برود به طور کامل میبیند که در عراق همه چیز عراقی است. زبان عربی است و حکومت را مردم انتخاب میکنند. فقط چون دولت عراق با ایران رابطه خوبی دارد، عدهای از این امر ناراحتند. عراقیها هم از ایران حمایت میکنند اگر مشکلی برای ایران پیش آید. در زمان صدام هم عراقیهایی بودند که برای ایران میجنگیدند. ایران در عراق نه پادگان دارد نه زبان مردم را تغییر داده است. من همه عراق را گشتهام ولی مردم عراق به رابطه حسنه ایران و عراق اعتراضی ندارند. البته به نحوه همکاری دو کشور ممکن است انتقادی داشته باشند. یعنی منتقد حکومت خودشان باشند که چرا ابتکار عمل مستقل ندارد ولی اینکه مجموعه موثری در عراق باشد که رابطه با ایران را به ضرر عراق بداند، چنین چیزی در این کشور حتی بین گروههای غیر مذهبی وجود ندارد. گروههای سنی و لائیک عراق هم با ایران رابطه دارند و این ارتباط را ضروری میدانند. این دو کشور ۱۴۰۰ کیلومتر مرز مشترک دارند و ارتباط حسنهشان با یکدیگر، برای هر دو طرف مهم است.»
«حشدالشعبی با پرچم عراق وارد ایران شد»
پیروز مجتهدزاده اما معتقد است که نفوذ ایران در عراق امری یکطرفه نیست و عراق هم در ایران نفوذ دارد. آقای مجتهدزاده در تایید این ادعا میگوید: «من به عنوان یک دانشگاهی بیطرف باید بپرسم که نفوذ ایران در عراق یک امر ثابت شده است یا بیشتر یک امر تبلیغ شده است؟ من گمان نمیکنم که ایران در عراق چنین نفوذی داشته باشد. برخی دوست دارند چنین نفوذی در کار باشد تا وسیلهای شود برای انتقادات خصمانه از ایران. ما در چند ماه گذشته شاهد بودیم که حشد الشعبی زیر پرچم عراق و بدون اجازه دولت ایران وارد کشور ما شد و در نقاطی از ایران مستقر شد. این به چه معنی است؟ حشدالعشبی گروهی است که ظاهراً به دنبال ناسیونالیسم یا امپریالیسم عراقی است. این گروه با پرچم عراق وارد خاک ایران میشود و در خاک ایران اقامت مییابند و برای خودشان منطقه نفوذ درست میکنند ولی ما از زبان هیچ ایرانیای نشنیدیم که بگوید مرگ بر نفوذ عراق در ایران. اگر هم بگویید این گروه را سپاه قدس وارد ایران کرده، جواب من این است که حشدالشعبی با پرچم عراق وارد ایران شده و پرچم عراق را روی خاک ایران نصب کرده است. این یعنی نفوذ موجودیت سیاسی عراق در ایران. حالا ممکن است این نفوذ توسط خود ایرانیها رقم خورده باشد. واقعیت این است که وضعیت امنیتی بین ایران و عراق آن قدر پیچیده و مبهم است که ما تحلیلگران سیاسی یا اسرائیل یا فلان روزنامه نمیتواند به نفوذ ایران در عراق اعتراض کنند. این نفوذ دوطرفه و بسیار پیچیده و مبهم است. بنده را از تبلیغ محکومیت این و آن معاف کنید؛ چون من نمیدانم بین ایران و عراق چه میگذرد.»
«استقلال نسبی است»
افشار سلیمانی هم درباره آنچه که تضعیف استقلال عراق در اثر نقشآفرینی ایران در این کشور قلمداد میشود، میگوید: « این امر به کمیت و کیفیت مناسبات دو کشور مربوط میشود. وقتی یک دولت برآمده از رای مردم با دولتی دیگر همکاری میکند و از این همکاری سود میبرد، این امر ناقض استقلالش نیست. اگر ناقض استقلالش باشد، میتواند در همکاریهایش با آن دولت تجدید نظر کند. الان ضعیفترین دولتها وقتی پشتوانه خارجی پیدا میکنند، در برابر یک سری از کشورها قدرتمند میشوند و در برابر کشور قویتری که حامی آنهاست، بدون اینکه خودشان چنین نظری داشته باشند، استقلالشان کم و بیش نقض میشود. کشورهای عربی منطقه هم، اگر به رابطه آنها با آمریکا نگاه کنیم، استقلال کاملی ندارند. ضمن اینکه در نظام بینالملل کنونی، استقلال به معنای نسبی کلمه فهمیده میشود.»
«خط ترانزیت مدیترانه به سود ایران و عراق است»
مصیب نعیمی، مدیر مسئول روزنامه الوفاق، در پایان درباره نقش ایران در عراق میگوید: « ایران در زمان اشغال عراق توسط داعش، بدون هیچ چشمداشتی، به محض درخواست دولت عراق به کمک عراقیها آمد. حتی دولت آمریکا که پیمان امنیتی با عراق داشت، کمک نظامی به عراق را موکول کرد به موافقت کنگره. اما ایران جلوی پیشروی داعش را گرفت و به مردم عراق کمک کرد تا داعش را از کشورشان بیرون کنند. البته همه این کارها را خود مردم عراق انجام دادند ولی ایران به عراقیها مشاوره میداد و از آنها حمایت میکرد. کمک تسلیحاتی هم اگر لازم میشد، ایران دریغ نمیکرد از مردم عراق که علیه داعش بسیج شده بودند. ایران دوستی صادقانهاش را به اثبات رسانده و همه مقامات عراقی، چه آنهایی که الان سر کارند و چه کسانی که قبلاً در راس کار بودند، به این امر اعتراف کردهاند. ایران و عراق دو جامعه پیوسته به یکدیگرند. تجربههای توسعه اقتصادی در ایران در حال انتقال به عراق است؛ بویژه در ابعاد کشاورزی و سدسازی. در این زمینهها، الان فعالیتهای مشترکی بین دو کشور در جریان است. عراق میتواند یک بازار اقتصادی بسیار خوب برای کالاهای ایرانی باشد. عراق هم از ایران استفاده میکند. وقتی هر سال حدود ۸ میلیون ایرانی به عراق میروند، به توریسم زیارتی و سیاحتی عراق رونق میبخشند. همچنین عراق در آینده میتواند یک خط ترانزیتی بسیار خوب و نزدیک برای ایران باشد تا ساحل مدیترانه. الان راه عراق و سوریه باز شده است و این خط ترانزیتی تا ساحل مدیترانه، برای ایران و عراق بسیار مفید خواهد بود. از این نظر، رابطه خوب ایران و عراق چشمانداز اقتصادی مثبتی را برای کسانی ترسیم میکند که رویکرد توسعهگرایانه به اقتصاد منطقه دارند.»
شاید دموکراسی عراق را از ایران دور کند
افشار سلیمانی هم درباره نقش ایران در عراق که این روزها به موضوع اعتراض برخی از عراقیها بدل شده میگوید: «ایران با عراق همکاری اقتصادی دارد. صادرات ایران به عراق دست کم ۸ میلیارد دلار است. ایران به عراق گاز هم میفروشد و این برای عراق اهمیت ویژهای دارد. در مبارزه با داعش هم، دولت عراق از ایران دعوت کرد و ایران هم در عراق حضور یافت. دولت عراق هر وقت بخواهد، حضور ایران در عراق کمرنگ خواهد شد. اما در حوزههای اقتصادی و فرهنگی هم، همکاریهایی در زمینه توریسم مذهبی و زیارتی وجود دارد بین دو کشور. همکاری سیاسی دو کشور هم مطلوب است. اگر عراقیها درباره نحوه تعاملشان با ایران ملاحظاتی و یا مسائلی بین خودشان داشته باشند، حتماً آنها را با ایران مطرح میکنند. ولی در مجموع به نظر من حضور ایران در عراق به سود عراق بوده و مقامات عراقی هم حتماً چنین نظری دارند که خواهان کاهش سطح روابطشان با ایران نیستند. به هر حال در عراق دموکراسی برقرار است و ممکن است در آینده نیروهایی از صندوق رای در عراق بیرون بیایند که نظر متفاوتی نسبت به نحوه تعامل با ایران داشته باشند. کما اینکه قبلاً حیدر العبادی نظر دیگری نسبت به رابطه با ایران داشت و بیشتر به آمریکا متمایل بود.»
آقای سلیمانی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا وعدههای دولت عراق به مردم این کشور برای فروکش کردن اعتراضات اخیر قابل تحقق است یا نه، گفت: «اگر فضای امنی در عراق باشد و دولت هم تکنوکرات باشد و از نیروهای شایسته استفاده کند، عراق میتواند در یک فرجه زمانی مشخص پاسخگوی مطالبات مردم باشد. عراق روزانه ۳ تا ۵ میلیون بشکه نفت تولید میکند و درآمد نفتی ماهانه این کشور به طور متوسط حدود ۷ میلیارد دلار نفتی دارد. یعنی سالی ۸۴ میلیارد دلار. جمعیت عراق یک سوم جمعیت ایران است. درآمد نفتی ایران کمتر از درآمد نفتی عراق و سالانه ۲۵ تا ۳۰ میلیارد دلار است. ضمنا نرخ رشد اقتصادی عراق ۶ درصد بوده است. چالش عمده عراق این است که احزاب این کشور باید از کثرت به وحدت برسند و دست از سهمخواهی بردارند. فساد سابقهدار و اجرا نشدن قوانین هم مزید بر علت شده در ناتوانی دولت برای پاسخگویی به مطالبات مردم. اگر این مشکلات برطرف شود، دولت عراق با توجه به پتانسیل این کشور، میتواند به قولهای خودش و حتی بیشتر از این قولها عمل کند.»
بازیگرانی آشنا در فضایی مهآلود
پیروز مجتهدزاده نیز در پایان درباره نقش و نفوذ ایران در عراق به یورونیوز گفت: «من نمیدانم چه گروهی در عراق خواستار خروج ایران از عراق شده. ولی حضور ایران در عراق به خواسته دولت و مردم عراق بوده است. از انصاف که نباید بگذریم. دولت و مردم عراق از حضور ایران استقبال و طرفداری کردند و پول دادند و پول گرفتند. گاهی هم عربستان سعودی، در رقابت با ایران، عدهای را تحریک میکند و به آنها پول میدهد و آنها را علیه ایران میشوراند. ما نمیتوانیم در این مسائل بسیار پیچیده و مبهم فقط بر اساس توجه به یک واقعه خاص قضاوت کنیم. ما در عراق دچار وضع بسیار مبهمی هستیم. یعنی اخباری که ما میشنویم، تقریباً همگی جانبدارانهاند. این اخبار یا در مخالفت با ایران مطرح میشوند یا در مخالفت با عربستان و اسرائیل. اما بازیگران عراق همگی شناخته شدهاند. از مقتدی صدر و آیتالله سیستانی و نخست وزیر عراق و سپاه پاسداران و غیره. اگرچه بازیگران عراق شناخته شدهاند و نوع بازی آنها نیز شناخته شده است، ولی جنگ تبلیغاتی گوناگون در اطراف مساله، این موضوع را هر روز پیچیدهتر و مبهمتر میکند. من در این شرایط حاضر نیستم هیچ گونه قضاوتی داشته باشم که حق با کیست.»