فراز و فرود روابط ژاک شیراک، رئیس جمهوری فقید فرانسه با ایران

ژاک شیراک یکی از سیاستمداران پر نفوذ در تاریخ سیاست فرانسه به شمار میرود؛ مردی که بیش از چهار دهه بر صحنه سیاست این کشور سایه افکنده بود و رد پای او در بسیاری از تحولات معاصر اروپا و فرانسه دیده میشود.
اما شیراک نه فقط برای فرانسویها، که برای ایرانیها هم شخصیتی مهم و ملموس به شمار میرفت. مردی که چه در دوران نخست وزیری و چه در دوره ریاست جمهوری روابط پراهمیتی با تهران داشت.
دوران طولانی حضور شیراک به عنوان رئيس جمهوری با تغییر سه رئيس جمهوری در ایران همراه بوده است. شیراک در سال ۱۹۹۵ در رقابت با لیونل ژوسپن به عنوان رئيس جمهوری فرانسه انتخاب شد. او در دو سال پایانی ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در کاخ الیزه حضور داشت. اما او پیش از این و در مقام نخست وزیر هم روابط مهمی با ایران داشت.
روابط نزدیک هاشمی و شیراک نخست وزیر
هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات روزانه خود مربوط به ۳ خرداد ۱۳۶۵ مینویسد: «عصر آقای علیرضا معیری (معاون نخست وزیر) آمد و گزارش سفر به فرانسه را داد. راضی است. ژاک شیراک (نخست وزیر فرانسه) قول داده که هفته آینده اقدامی علیه ضد انقلاب ایران شروع کند و در مورد وام هیئتی برای اقدام تعیین نماید و توقع داشته عکسالعمل آن را روی گروگانهای فرانسوی در لبنان ببیند.»
اشاره به ماجرای گروگانگیری در واقع به بحران گروگانگیری در لبنان باز میگردد جایی که بیش از یک صد نفر تبعه خارجی که بیشتر هم آمریکایی بودند از سوی گروهی شبه نظامی در لبنان ربوده شدند.
اما یک سال بعد و در ماجرای معروف به «جنگ سفارتخانهها» یک بار دیگر نقطه عطفی میان رویکرد ژاک شیراک به ایران مشاهده میشود. در آن زمان وحید گرجی، یکی از مترجمین سفارت ایران در فرانسه به اتهام رهبری مجموعه انفجارها و فعالیتهای تروریستی در خاک فرانسه از سوی پلیس این کشور تحت پیگرد قرار میگیرد. وحید گرجی اما به سفارت ایران در فرانسه پناه میبرد. ایران از تحویل گرجی سر باز میزند و پلیس فرانسه همچنان در مقابل سفارت ایران در فرانسه منتظر میماند تا گرجی را دستگیر کند. این بحران تا اندازهای بالا میگیرد که ایران هم به صورت متقابل خیابانهای منتهی به سفارت فرانسه در تهران را مسدود میکند و فرانسه هم سفارت ایران را تهدید میکند که هرچه سریعتر گرجی را به این کشور تحویل دهد.
گرجی در نهایت از سفارت خارج میشود و بدون مشکل خاصی فرانسه را ترک میکند و به ایران باز میگردد اما این ماجرا در مناظرات انتخاباتی میان فرانسوا میتران رئيس جمهوری وقت و ژاک شیراک نخست وزیر او مطرح میشود تا جایی که بیش از پنج دقیقه از زمان مناظره به بحث گرجی مربوط میشود. میتران، نخست وزیر او را متهم میکند که با اطلاع از سنگین بودن پرونده او اجازه ترک فرانسه را به او داده، در حالی که شیراک این موضوع را تکذیب میکند.
در بخشی از این مناظره در ۲۸ آوریل ۱۹۸۸ (خرداد ۱۳۶۷) میتران خطاب به شیراک میگوید: «تو به من گفته بودی میدانی که پرونده گرجی سنگین است اما با این که این موضوع را میدانستی او را آزاد کردی.»
بیشتر بخوانید:
- ژاک شیراک، رئیس جمهوری پیشین فرانسه درگذشت
- شیراک؛ از مخالفت با جنگ عراق تا قبول مسئولیت فرانسه در قبال جنایات نازیها
- ژاک شیراک بستری شد
شیراک در پاسخ ضمن تکذیب این موضوع به میتران به او میگوید: «آیا میتوانی در چشمهای من نگاه کنی و بگویی من چنین حرفی به تو زدم؟»
میتران در پاسخ میگوید: «بله میتوانم.»
روایاتی هست که میتران بعدها تایید کرده اتهامی که به شیراک وارد کرده صحیح نبوده و هرگز چنین جملهای را از شیراک نشنیده، بلکه از برخی وزرای کابینه او چنین حرفی را شنیده است.
در بخشی از آن مناظره معروف شیراک که تا پیش از آن نخست وزیر میتران بوده است، خطاب به او میگوید: «آقای میتران امشب نه شما رئیس جمهور هستید و نه من نخست وزیر شما.»
میتران اما در پاسخ میگوید: «البته آقای نخستوزیر!»
در دیگر تحول در مناسبات شیراک و ایران، در همان سال ۱۳۶۷ ماجرای دستگیری انیس نقاش لبنانی بار دیگر رابطه شیراک و ایران را پررنگ میکند. این فرد لبنانی که متهم بود تلاش داشته شاپور بختیار، نخست وزیر پیشین ایران را به قتل برساند از سوی پلیس فرانسه دستگیر میشود اما در نهایت در مبادلهای با فرانسویهای حاضر در لبنان آزاد میشود.
هاشمی رفسنجانی در خاطرات خود در سال ۱۳۶۷ مینویسد: «به وزیر خارجه فرانسه که به تهران آمده گفتم اگر انیس نقاش آزاد نشود ممکن است لبنانیها انتقام بگیرند، آنها تهدید کردهاند.» در نهایت هم انیس نقاش که سوء قصد او به جان بختیار ناکام مانده بود، آزاد میشود و یکی دیگر از برگهای مهم روابط شیراک و ایران رقم میخورد.
شیراک در کارزار انتخاباتی خود در سال ۱۹۸۸ در مقابل فرانسوا میتران قصد داشت با کارت آزادی گروگانهای فرانسوی بازی را به سود خود تغییر دهد. هر چند در نهایت او در مقابل فرانسوا میتران شکست خورد.
او در شب آخر کارزار انتخاباتی خود در آن سال در هفتم مه و در هنگام سخنرانی، کاغذی را که یکی از اعضای ستادش به او تحویل میدهد برای هوادارنش میخواند و میگوید: «در این لحظه به من خبر دادند که سه گروگان فرانسوی در لبنان به دستان ماموران وزارت کشور ما تحویل داده شدند.»
دوران خاتمی؛ از خودسوزی مجاهدین در پاریس تا پلههای کاخ الیزه
در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی اما روابط ایران و فرانسه بهبود مییابد. شیراک از برنامه هستهای ایران دفاع میکند. او حتی در مصاحبهای با نیویورک تایمز در سال ۲۰۰۶ اعلام نمود که دستيابي ايران به سلاح هستهای کاملاً بی فایده است. شیراک گفت: «چه کسی مورد حمله اين سلاح قرار خواهد گرفت؟ اسرائیل؟ اين موشک ۲۰۰ متر نيز پرواز نخواهد کرد ، زیرا پيش از آن تهران به کلی نابود شده است.»
او همچنین چندین بار با حسن روحانی که آن زمان دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران بود دیدار کرد. در آن زمان روحانی به عنوان نماینده ایران مسئولیت مذاکرات هستهای را با تروئيکای اروپایی بر عهده داشت که به توافقاتی در سعدآباد و بروکسل هم انجامید.
از دیگر نقاط عطف روابط ایران و شیراک حمله و دستگیری اعضای سازمان مجاهدین خلق در پاریس در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۸۲ بود. جایی که پلیس ضد تروریست فرانسه با حمله به دفاتر و ساختمانهای مسکونی که اعضا گروه مجاهدین خلق در آنجا حضور داشتند، ضمن دستگیری مریم رجوی و ۱۶۵ نفر از اعضای برجسته کادر این سازمان، مقدار زیادی پول نقد از آن مکان ضبط کردند.
این دستگیری سبب شد تا موجی از اعتراض از سوی نیروهای مجاهدین در فرانسه و دیگر کشورها آغاز شود و در طول ۴ روز، یعنی از ۱۷ تا ۲۱ ژوئن همان سال خودسوزی از سوی نیروهای مجاهدین در فرانسه و دیگر کشورها صورت گرفت.
مریم رجوی البته در ادامه آزاد شد و هرگز به ایران مسترد نشد. وزارت کشور فرانسه در همان زمان اعلام کرد که درخواستی هم از ایران برای استرداد رجوی به تهران در کار نبوده است.
اما احتمالا نقطه اوج روابط ژاک شیراک با ایران به فروردین سال ۱۳۸۴ باز میگردد. جایی که شیراک از پلههای کاخ الیزه پایین میآید تا از سید محمد خاتمی رئيس جمهوری وقت ایران استقبال کند. این استقبال گرم از رئيس جمهوری ایران سر و صدای بسیاری هم در سپهر سیاسی ایران بر انگیخت و حتی کار به مناظره انتخاباتی میان محمود احمدی نژاد و میرحسین موسوی در ۱۳ خرداد ۱۳۸۸ کشیده شد.
شیراک همچنین با رویکرد گلیستی خود که همیشه فاصلهگیری با آمریکا را مد نظر داشت، بر خلاف واشنگتن و دولت جرج بوش پسر، از دیپلماسی و حل و فصل مسالمت آمیز برنامه هستهای ایران حمایت میکرد. او حتی در ابتدا از مخالفین ارسال پرونده هستهای ایران از شورای حکام به شورای امنیت بود.
آغاز احمدینژاد، پایان دوستی
با پایان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی و شیراک هم وارد دو سال پایانی ریاست جمهوری خود شد و در آن سال روابط ایران و فرانسه وارد روند نزولی شد که با حضور نیکلا سارکوزی حتی وخیمتر هم شد. احمدی نژاد در تابستان سال ۱۳۸۵ در سلسله نامههایی که برای رهبران جهان مینوشت، نامهای هم برای ژاک شیراک نوشت. او البته هرگز جوابی از رئيس جمهوری وقت فرانسه دریافت نکرد.
ژاک شیراک که برای استقبال از رئيس جمهوری پیشین ایران از پلههای الیزه پایین آمده بود، اینبار هیچ جوابی به نامه مفصل احمدینژاد نداد. دفتر او تنها به گفتن این جمله بسنده کرد: «نامهای را از ریاست جمهوری ایران دریافت کردهایم.»
در سپتامبر ۲۰۰۵ بالاخره شورای حکام اعلام کرد که بررسی برنامه هستهای ایران دیگر در صلاحیت این شورا نیست و آن را به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داد.
ژاک شیراک تا می ۲۰۰۷ همچنان رئيس جمهوری فرانسه بود و بعد از آن کلید الیزه را به نیکلا سارکوزی تحویل داد. او در واقع نه تنها در زمان ارسال پرونده ایران به شورای امنیت رئيس جمهوری فرانسه بود بلکه تا زمان صدور قطعنامههای ۱۶۹۶، ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷ این شورا علیه ایران و برنامه هستهای همچنان در قدرت بود.
شیراک در مجموع روابط نسبتا پر فراز و نشیب با ایران، یکی از سیاستمداران ارشد فرانسه بود که گرمترین مناسبات را با تهران داشت و این روند در دوران سید محمد خاتمی به اوج رسید. اما با شکست گفتگوهای هستهای سعدآباد و بروکسل در سالهای پایانی دولت اصلاحات، محمود احمدینژاد با وعده پیشرفت برنامه هستهای ایران به قدرت رسید و تهران و پاریس در دورترین مسیر ممکن از یکدیگر شروع به حرکت کردند.
در مجموع و در نگاه به کارنامه سیاست خارجی فرانسه، ناظران سیاسی در فرانسه او را متخصص خاورمیانه میدانند. کسی که میدانست معادلات خاورمیانه چگونه کار میکند و در چنین منطقه پیچیدهای چطور میتوان هم با صدام حسین روابط نزدیکی داشت و هم با تهران مراودات خود را حفظ کرد. او یکی از جدیترین مخالفان حمله جرج بوش پسر به عراق بود و از ابتدا پیشبینی میکرد که این حمله نظامی چه آشوب و بحرانی را به خاورمیانه تحمیل خواهد کرد.