آنجلیک کیدجو، خواننده و بازیگر و فعال اجتماعی سیاهپوست بنینی-آمریکایی با موسیقی متنوع و موزیکویدئوهای خلاقانهاش مشهور است.
او که از سال ۱۹۸۲ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده، در سال ۲۰۰۲ به عنوان سفیر نیکوکاری از سوی یونسکو برگزیده شد. کیدجو که جوایز بسیاری را از آن خود کرده، در افتتاحیهٔ المپیک ۲۰۲۰ توکیو نیز به اجرای برنامه پرداخت و اخیرا برای گشایش اکسپوی ۲۰۲۰ دُبی راهی امارات شده است.
جین ویترسپون، خبرنگار یورونیوز در حاشیهٔ این نمایشگاه، با این هنرمند و کنشگر اجتماعی گفتگویی ترتیب داده که مشروح آن را در زیر میخوانید.
یورونیوز: اهمیت برگزاری رویدادی نظیر اکسپوی ۲۰۲۰ دُبی را با حضور خاورمیانه، آسیا و آفریقا در چه میبینید؟
آنجلیک کیدجو: فکر میکنم زمانش رسیده بود، قابلیت کشورهای آفریقایی برای حضور در چنین رویدادهایی مدتهاست روشن شده و پیشبینیِ اینکه همهٔ آنها در این نمایشگاه عظیم خاورمیانه حضور پیدا کنند، از آغاز دورانی تازه خبر میدهد چون آفریقا در حال حرکت و بیداری است. اتفاقات زیادی در آفریقا در جریان است و من خوشحالم که میبینم برگزارکنندگان این نمایشگاه گسترش دنیای امروز را در نظر گرفتهاند.
یورونیوز: پیوند ذهنها یکی از مضامین این نمایشگاه است. این برای شما و آفریقا چه معنایی دارد؟
کیدجو: در واقع پیونددادن ذهنها کاری است که من از آغاز شروع خوانندگی انجام دادهام. کوشیدهام با موسیقی و کارهایم پلی میان فرهنگها بزنم. از بچگی یاد گرفتم که وقتی چیزی یا کسی را نشناسیم دربارهاش اشتباه میکنیم. اما اگر وقت صحبت از موضوعی اطلاع داشته باشیم نظرمان نیز دربارهاش فرق میکند. من خیلی دور دنیا گشتهام و فهمیدهام که ما انسانها تفاوت چندانی با هم نداریم چون ما همگی والدینی انسانی داریم و مهم نیست رنگ پوستمان چه باشد، چراکه نیازهایمان یا آرزویمان برای فرزندانمان یکی است، اینها نه زبان میشناسد نه رنگ پوست نه ملیّت. برای من اینها در موسیقی معنا پیدا میکند و باید ذهن مردم دنیا را در آینده به هم پیوند زد. باید یادمان باشد که با همه یکسان برخورد کنیم نه آنکه به دیگران برچسب بزنیم و بهجای ذهن و خلاقیت معیارمان پول و ثروت باشد.
یورونیوز: ۱۹۲ کشور در اکسپوی ۲۰۲۰ دُبی شرکت دارند، و فکر میکنم با توجه به اتفاقات دوسال گذشته، چنین رویدادهایی بیش از همیشه نیاز است.
کیدجو: فکر میکنم در دوران همهگیری کمکم متوجه شدیم که تنها نیستیم و نمیتوانیم تنهایی زندگی کنیم. این ویروس به ما یادآوری کرد که به خاطر خودمان و آیندهمان باید کنار هم زندگی کنیم. ما هرجا که باشیم به هم متصلیم. و همچنین متوجه شدیم که وقتی باهمیم قویتریم. با هم میتوانیم مشکلات اصلیمان را حل کنیم. امروز زنگ خطر تغییرات آبوهوایی هم به صدا درآمده و دیگر جزو واقعیتهای زندگی است. عوارض تغییرات آبوهوایی دیگر فقط دامنگیر کشورهای فقیری که کسی به آنها اهمیت نمیدهد نیست. حالا همه درگیر این مسئلهاند. این تغییرات در سطح وسیعی بر آمریکا و اروپا تأثیر گذاشته و اینها تازه شروع ماجراست.
** به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید**
یورونیوز: کارزار دیگر شما آموزش زنان و دختران بوده، اهمیت این مسئله از نظر شما چیست و چه کارهایی باید در این زمینه انجام شود؟
کیدجو: راستش بعد از آنکه در سال ۲۰۰۲ بهعنوان سفیر نیکوکاری یونیسف انتخاب شدم اولین چیزی که از خودم پرسیدم این بود که «سفیر نیکوکاری بودن» یعنی چه؟ با خودم گفتم من چندان اهل تعارفات و دستدادن با سیاستمداران نیستم چون هر وقت حرف میزنم به دردسر میافتم. پس باید به سراغ توانمندسازی زنان و دختران و کودکان بروم. و بهمحض این که کارم را شروع کردم و اولین قدم را در تانزانیا برداشتم فهمیدم که در تمام آفریقا زنان و دخترانند که بار جامعه را بر دوش میکشند. همیشه گفتهام زنان آفریقا، ستون فقرات این قارهاند، و البته این امر همه جا صدق میکند. جامعه بدون زنان چگونه خواهد بود؟ ممکن نیست تداوم داشته باشد. مگر میشود که نیمی از جمعیت جهان را کنار بگذاریم و فکر کنیم که جوامع ما میتوانند همچنان فعال بمانند؟ بعد متوجه شدم که آموزشهایی که برای توانمندسازی زنان ارائه میشود همیشه آن چیزی نیست که آنها واقعا نیاز دارند. آنها باید آموزش راهاندازی کسبوکار ببینند. ظرف ۳ ماه تأثیر چنین آموزشی را میبینید. آنها کسبوکار راه میاندازند و زندگیشان بهتر میشود، درآمدی کسب میکنند که برای خانواده و مدرسه بچههایشان بهکار میآید و بر فقر و بسیاری از مشکلاتی که دربارهشان صحبت میکنیم غلبه میکنند.
یورونیوز: شما کارنامه درخشانی دارید. عشق و علاقه شما موسیقی است و جوایز بسیاری از جمله جایزهٔ گرمی بردهاید، این جوایز برایتان چه معنایی دارند؟
کیدجو: اینها مسئولیت میآورند. معنایش این است که باید سختتر کار کنم و دیگر اینکه وقتی دارم از صدایم برای خدمت به بشریت استفاده میکنم در مسیر درست قرار دارم. من خودم اینجا هستم اما اعضای بدنم گویی همه جا هست، یعنی وقتی کسی در جای دیگری درد میکشد انگار خود من درد میکشم. اگر بعضی از مردم غذا ندارند و اگر کودکانشان سرِ گرسنه بر بالین میگذارند همهٔ ما باید خجالت بکشیم. روی زمین آنقدر غذا هست که به همه برسد. ولی ما بسیار دور میریزیم و تلف میکنیم، پس باید خجالت بکشیم که از حال بعضیها خبر نداریم، بعضیهایی که همینالان که ما در حال صحبتیم، یک وعده غذا برای خوردن ندارند. و اینها نگرانیهای هر روز من است چون میدانم که راهحل دارد. میدانیم که میتوانیم این وضعیت را عوض کنیم. فعلا اینجا هستیم و از پیونددادن ذهنها و آفریدن آینده حرف میزنیم اما اگر بچههای ما مریض باشند نمیتوانیم ذهنهامان را به هم پیوند بزنیم و آیندهای بیافرینیم. هیچ بچهای نیست که با شکم گرسنه مدرسه برود و چیزی یاد بگیرد. و اینها چیزهای بسیار سادهای بوده که نتوانستهایم فراهم کنیم.
یورونیوز: شما از موسیقی برای پل زدن میان فرهنگها استفاده میکنید. چرا هنر و بهطور خاص موسیقی تا این حد برای جامعه مهم، و ضمنا همگانی است؟
کیدجو: خب، مثلا به اتفاقی فکر کنیم که در ابتدای همهگیری افتاد، مردم کنار پنجره خانههاشان ایستادند و با خواندن آواز، کارکنان بهداشت را تشویق کردند، چون موسیقی یک زبان همگانی است. من با ارکسترهایی کار کردهام که گاه در آنها زبان دو نفر هم یکی نبوده است. اما وقتی حرفزدن را کنار میگذاشتیم و شروع به نواختن میکردیم انگار زبان همهمان یکی میشد. وانگهی، بدون موسیقی انسانیتی در کار نیست. گونههای انسانی پیش از ما را طبیعت پروش داده و آنها قبل از اینکه بتوانند حرف بزنند به آوای طبیعت گوش میدادهاند و این آواها برایشان تداعیکنندهٔ نوعی موسیقی بوده و سبب پیدایش کلام شده، موسیقی برای همین به تکتکِ ما بسیار نزدیک است.