بیش از یک ماه است که مذاکرات ایران و قدرتهای جهانی متوقف شده و طرفین همچنان طرف مقابل را مسئول به نتیجه رسیدن تلاشها برای احیای توافق میدانند؛ اما در چنین شرایطی طرفین از اعلام شکست در مذاکرات هم اجتناب میورزند.
احتمالا خود دیپلماتهای حاضر در مذاکرات هستهای هم از تکرار جملاتی که در ماههای اخیر در خصوص گفتگوهای احیای برجام به زبان آوردهاند، خسته شده باشند؛ جایی که از آنها جز «پیشرفتهایی حاصل شده اما هنوز با توافق فاصله داریم و در صورتی که طرف مقابل تصمیمات سیاسی را اتخاذ کند، احیای برجام در دسترس خواهد بود» نمیشونیم.
در حالیکه در روزهای پایانی ماه فوریه و اوایل ماه مارس ایران و قدرتهای جهانی به حصول توافق دوباره بر سر برنامه هستهای این کشور نزدیک بودند، حالا شواهد و قرائن هیچ حکایتی از در دسترس بودن توافق ندارد. آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا چهارشنبه ۶ آوریل در گفتگو با شبکه انبیسی تاکید کرد که با وجود تلاشهای صورت گرفته چندان نسبت به حصول توافق با ایران خوشبین نیست.
این در حالی است که چنین نگاهی در جبهه مقابل و در ایران نیز مشاهده میشود. اوایل هفته جاری بود که چندین نماینده مجلس ایران با انتشار بخشهایی از پیشنویس متن حاضر در مذاکرات هستهای، توافق احتمالی را به باد انتقاد گرفتند و تاکید کردند چنین متنی نه ملزومات قانون مجلس را تامین میکند و نه خط قرمزهای علی خامنهای را مد نظر قرار داده است.
همچنین روزنامه کیهان هم در مقالهای با انتقاد از کسانی که روسیه و مواضع کرملین را مانع رسیدن به توافق میدانند تاکید کرده این آمریکا است که حاضر به دادن تضمینهای معتبر نشده و همین مسائل، حصول به توافق را با مشکل مواجه کرده است. این روزنامه تندرو همچنین با انتقاد از کسانی که در ایران از مواضع روسیه انتقاد میکنند، این گروه را به روسیه ستیزی و پادویی آمریکا متهم کرده است.
اما اختلافات باقیمانده طرفین بر سر چه موضوعاتی است؟ دامنه اختلافات را در واقع باید در چند سطح مختلف و متفاوت بررسی کرد. برخی از مسائل حتی در مذاکرات هم حل نشده و برخی دیگر با اینکه بر سر آنها میان دیپلماتها تفاهمهایی حاصل شده، در پایتختها با متن به دست آمده مخالفت میشود.
اختلاف نظر در پایتختها
در خصوص دسته دوم اختلافات میتوان به مسائل و خواستههای مد نظر ایران اشاره کرد. همانطور که نمایندگان مجلس ایران میگویند، در متن حاصل شده هیچ گونه تضمینی برای عدم تکرار تجربه سال ۲۰۱۸ و خروج یکجانبه آمریکا از این توافق پیشبینی نشده است. هرچند گروهی در ایران از همان ابتدا بر لزوم رعایت این مسئله تاکید داشتند اما همانطور که طرف آمریکایی بارها تاکید کرده بود، دولت این کشور از نظر حقوقی ظرفیتی برای ارائه تضمینهای مد نظر ایران ندارد. در نتیجه هرچند تیم مذاکره کننده ایرانی در دولت رئيسی ابتدا گفتگوهای خود را با تاکید بر دریافت تضمینها در سه سطح سیاسی، حقوقی و اقتصادی آغاز کرده بودند، اما پس از چندین ماه رفت و آمد به نتیجهای رسیده بودند که پیشتر عباس عراقچی در گفتگوها رسیده بود؛ به این معنا که برجام و توافقی در این سطح امکان ارائه تضمین ندارد و دولت کنونی آمریکا نمیتواند از طرف دولت آتی این کشور به ایران تضمین ارائه دهد. این اتفاق تنها در صورتی قابل دستیابی است که مسئولان جمهوری اسلامی به انجام گفتگوهای جامعتر تن دهند و مسائل خود با آمریکا را در چارچوبی گستردهتر مورد بررسی قرار دهند. همچنین برخی از ناظران بر این باورند که ایران با ارائه مجوز برای فعالیت شرکتهای اقتصادی آمریکایی در ایران میتواند بزرگترین تضمین را دریافت کند چرا که در آن صورت دولت آتی ایالات متحده هم به دلیل منافع اقتصادی شرکتهای آمریکایی حاضر نخواهد شد از توافق خارج شود.
تمام اینها مواردی است که رهبران جمهوری اسلامی روی خوشی به آن نشان نمیدهند و همانطور که علی خامنهای پیشتر و در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ تاکید کرده، قرار نیست خبری از برجام ۲ و ۳ و تغییر سطح مناسبات ایران و آمریکا باشد. به عبارت دیگر راهبرد جمهوری اسلامی ایران در قبال مساله هستهای نه استراتژیک که به صورت یک پروژه موردی تعریف میشود. این بدان معناست که هرچند گاهی برخی از سیاستمداران در ایران به این موضوع اشاره میکنند که توافق احیای برجام میتواند پایهای برای گفتگوهای گستردهتر در آینده باشد اما واقعیت امر این است که ایران پس از اجرایی شدن برجام نشان داد چنین قصدی ندارد و تلاش دارد با حصول برجام و باز کردن زنجیرهای تحریمها، فضای تنفسی برای خود ایجاد کند، نه اینکه از این پنجره به عنوان فرصتی برای حل مشکلات دیرینه خود با آمریکا استفاده کند.
در چنین شرایطی راهحلهای جایگزین که بتواند کار دریافت تضمین را انجام دهد، از روی میز کنار میرود؛ مسالهای که به مذاق تندروها در ایران چندان خوشایند نیامده و گروهی از آنها عدم حصول توافق را به توافقی شکننده که هیچ تضمینی برای باقی ماندن طرف مقابل در آن وجود ندارد ترجیح میدهند.
اختلافات بر سر سپاه پاسداران
اما دسته دوم اختلافات که شاید بنیادیتر به نظر میرسند مسائلی هستند که هنوز حتی بین مذاکره کنندگان هم توافقی بر سر آن شکل نگرفته است. مهمترین محور در این زمینه بحث خروج سپاه پاسداران از فهرست سازمانهای تروریستی ایالات متحده آمریکا است. یک منبع نزدیک به تیم آمریکایی در این خصوص به یورونیوز گفته است آمریکا خواهان دریافت تعهدی از ایران شده که در صورتی که سپاه از فهرست سازمانهای تروریستی خارج شود، دیگر به دنبال فرآیند انتقام ترور قاسم سلیمانی نخواهد رفت. این منبع که نخواست نامش فاش شود در ادامه افزود: «مقامهای ایرانی اعلام کردهاند حاضرند چنین تعهدی را به صورت غیررسانهای به آمریکا بدهند اما نمیتوانند این مساله را علنی کنند. این موضوع با مخالفت آمریکا مواجه شده است.»
در واقع واشنگتن میخواهد برای پاسخ به مخالفان داخلی خود که در هفتههای گذشته شدیدا با مسئله خروج سپاه از فهرست سازمانهای تروریستی مخالفت کردهاند، چنین تعهدی را از سوی ایران ارائه دهد. چرا که با فضاسازی که جمهوریخواهان و همچنین اسرائيل در آمریکا انجام داده، مسئله خروج سپاه از فهرست سازمانهای تروریستی به یکی از چالشهای جدی و پرهزینه برای دولت آمریکا بدل شده است.
این در حالی است که از سوی دیگر در هفتههای اخیر تعداد دموکراتهایی هم که با این مساله مخالفت کردهاند، افزایش یافته است. در واقع این مساله از آنجا بر میآید که در شرایطی که آمریکا در حال حاضر در سال انتخابات به سر میبرد، نمایندگان کنگره حتی از نوع دموکراتها نمیخواهند خود را با چنین چالشی مواجه سازد که ممکن است به قیمت از دست رفتن کرسی آنها در مجلس نمایندگان بینجامد. به عبارت دیگر با فضاسازی رسانهای گستردهای که مخالفان برجام در آمریکا انجام دادهاند، هزینه حمایت از این توافق حتی در میان دموکراتها نیز افزایش یافته است.
در چنین شرایطی کار برای دولت جو بایدن از پیش هم سختتر شده است و این از جمله مشکلاتی است که گذشت زمان بر حجم و عمق آن افزوده است. به عبارت دیگر برخلاف تصور مقامهای ایرانی که بر این باور بودند با گذشت زمان و ادامه پایداری روی مواضع خود، آمریکا به دلایل متعددی چون نداشتن گزینه جانشین برای توافق هستهای، حمله روسیه به اوکراین و درگیری ذهنی غرب در این مساله و همچنین اهمیت روزافزون چالشها با چین، حاضر خواهد بود امتیازات بیشتری به تهران ارائه دهد، در حال حاضر شرایط برای کاخ سفید روز به روز سختتر میشود و کار برای پذیرش توافق با ایران برای جو بایدن هر روز دشوارتر میشود. به این دلیل که با ادامه فضاسازی مخالفان داخلی و بینالمللی توافق برجام و نزدیکتر شدن به انتخابات کنگره، دولت آمریکا رفتاری به مراتب محافظهکارانهتر ارائه میکند و تلاش خواهد کرد از هر اقدامی که باعث شود شرایط داخلی را به ضرر دموکراتها تغییر دهد، اجتناب خواهد کرد.
در چنین شرایطی کار برای احیای توافق هستهای سختتر از قبل شده است. از یک سو ایران نگران این موضوع است که چنین توافقی با چنین ابعادی میتواند بسیار شکننده باشد و عمر آن تنها به کمتر از دو سال محدود بماند، از سوی دیگر تهران حاضر نیست تن به گفتگوهای جامعتر بدهد و مسائل خود با واشنگتن را در قالبی گستردهتر حل و فصل کند. تمام اینها در حالی است که به صورت منطقی مقامهای جمهوری اسلامی ایران باید بر این امر آگاه باشند که ادامه وضعیت کنونی و استمرار تحریمها شرایط را برای اداره کشور بسیار دشوارتر از این خواهد کرد. هرچند مقامهای دولت رئيسی در ماههای اخیر بارها بر موضوع افزایش صادرات و درآمدهای نفتی ایران تاکید میکنند اما این در حالیست که این افراد یک واقعیت ساده را در تحلیلهای خود در نظر نمیگیرند و آن کاهش سختگیریهای دولت آمریکا بر فرآیند دور زدن تحریمهای جمهوری اسلامی ایران است. در واقع واشنگتن در ماههای اخیر تلاش کرده با سختگیری کمتر لطمهای به فرآیند مذاکرات وارد نشود با این امید که در نهایت بتواند با ایران بر سر احیای برجام به توافق برسد.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
در نهایت درستترین انگاره برای تحلیل شرایطی که در حال حاضر میتوان برای مذاکرات هستهای ایران و قدرتهای جهانی به آن اشاره کرد، دور شدن طرفین از احتمال حصول به یک توافق تازه برای احیای برجام است؛ در عین حال هر دو طرف دستکم در حال حاضر چشماندازی از پلن بی یا طرح جایگزین برای فردای شکست مذاکرات در دست ندارند؛ مسالهای که شاید مهمترین دلیل برای اجتناب دو طرف از اعلام رسمی شکست گفتگوها به شمار آید.