روسینی پس از یک قرن با «ویلیام تل» به مونت کارلو باز می گردد

با همکاری
روسینی پس از یک قرن با «ویلیام تل» به مونت کارلو باز می گردد
Copyright 
نگارش از Euronews
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button

اپرای «ویلیام تل» اثر جواکینو روسینی، آهنگساز ایتالیایی قرن نوزدهم، در اپراخانه مونت کارلو، درست صد سال پس از آخرین اجرای آن در همین محل، دوباره روی

اپرای «ویلیام تل» اثر جواکینو روسینی، آهنگساز ایتالیایی قرن نوزدهم، در اپراخانه مونت کارلو، درست صد سال پس از آخرین اجرای آن در همین محل، دوباره روی صحنه رفت. اجرای این شاهکار روسینی از اوورتور مشهور این اثر فراتر می رود و برای خوانندگان، کارگردان، رهبر ارکستر و بالرین ها، کاری کارستان است.

موسیقی «ویلیام تل»، هم برای اهل فرهنگ و طرفداران موسیقی فاخر جذاب است و هم برای کسانی که اپرا را بطور غیرحرفه ای گوش می کنند.

«ویلیام تل» قهرمان تاریخی اوایل قرن چهاردهم میلادی و نماد شورش علیه استبداد زمانه است. جان لوییجی گلمتی، رهبر ارکستر این اجرا می گوید: «اورتور “ویلیام تل” بازگوکننده تمام چیزی است که در داستان اپرا رخ می دهد. خود این نکته بسیار انقلابی است. نوای ویولن سل ها در آغاز بسیار زیباست و برای زمان خودش نوآوری بزرگی به حساب می آید. روسینی با خشونت مخالف بود، هرچند در کار موسیقی انقلابی بود. اما انقلابی که با فکر و رفتار درست به انجام برسد و نه با خشونت.»

در میزانسن این اپرا بیش از همه به نحوه اجرای خوانندگان بر روی صحنه توجه شده است. ژان – لویی گریندا، کارگردان اثر، می گوید: «فکر می کنم کسی که نقش ویلیام تل را اجرا می کند باید آدم فوق العاده ای باشد. ویلیام تل غول است. من هم غولی را برای اجرای این نقش انتخاب کردم. نیکولا آلایمو غول است، یک پسر بچه بزرگ. دقیقاً همان کسی است که دنبالش بودم. کسی که مثل هیچ کس نیست: کسی که می تواند کوه ها را از جا بکند!»

نیکولا آلایمو، خواننده ایتالیایی باریتون می گوید: «ویلیام مردی فوق العاده و حیرت انگیز است. اما از خیلی نظرها هم شبیه مردان دیگر است. وقتی کار بر روی اپرای ویلیام تل را آغاز کردم، به یاد پدرم افتادم. عشق پدر یا مادر به فرزند را نمی توان توصیف کرد. احساسی شگفت آور است و ویلیام تل مرا به یاد پدرم انداخت. پدرم هم همین طور بود: حاضر بود هر کاری به خاطر خانواده اش بکند. برای من آریای اکت سوم اپرا درخشان و شگفت انگیز است و این احساس را به من می دهد که گویی به پدرم نزدیک شده ام.»

اپرای «ویلیام تل» اولین بار در سال ۱۸۲۹ در پاریس به اجرا در آمد و یکی از عالیترین نمونه های آن چیزی است که «گراند اپرای» قرن نوزدهم نامیده می شود، یعنی یک درام، با ترکیبی از آواز، موسیقی، و باله. این نوع اپرا، محبوب فرانسوی ها بود و با «اپرای ایتالیایی» تفاوت داشت. اپرای «ویلیام تل» از روسینی معروفترین آهنگساز زمان را ساخت. روسینی پس از «ویلیام تل» دیگر هرگز اپرایی ننوشت.

گلمتی می گوید: «این اثر هنری این حس را القا می کند که دنیای روسینی در حال تغییر است و او تلاش می کند احساسات و اندیشه هایش را از طریق این موسیقی به شنونده منتقل کند. هرچند روشن است که در این دنیای تازه، روسینی احساس آرامش نمی کند. مسیر رویدادها در حال تغییر است و در واقع پس از این اپرا، روسینی دیگر اپرا نمی نویسد.»

نسخه کامل گفتگو با جانلوجی گلمتی، نیکولا آلایمو و ژان – لویی گریندا (به دو زبان فرانسه و ایتالیایی) را در لینک زیر مشاهد کنید:
‘‘Guillaume Tell’‘: quando l’opera è una cosa seria

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

رقابت فینالیست‌های جایزهٔ هربرت فون‌کارایان برای رهبر ارکستر جوان

جایزهٔ هربرت فون‌کارایان برای رهبر ارکسترجوان؛ مرحلهٔ نیمه‌نهایی

قهرمان؛ اثری پیشگامانه با هدف شکستن پیش‌فرض‌ها دربارهٔ اُپرا