Euroviews. گزارش تحلیلی؛ ایران در مذاکرات هسته‌ای به دنبال چیست؟

Iran Nuclear
Iran Nuclear Copyright AP Photo
Copyright AP Photo
نگارش از احمد وخشیته
هم‌رسانی این مطلبنظرها
هم‌رسانی این مطلبClose Button
مطالب بیان شده در مقاله های بخش دیدگاهها، تنها نظر شخصی نگارنده مطلب است

آیا ایران در شرایطی که با بحران جدی مشروعیت سیاسی در داخل روبرو است و وضعیت بغرنج اقتصادی را نیز تجربه می‌کند، به دنبال یک بلندپروازی هسته‌ای است یا اینکه مطابق سیاست اعلامی خود، واقعا در عمل نیز به دنبال احیای مذاکرات هسته‌ای است و همچنان عزمی برای پیروی از برجام دارد؟

آگهی

گزارش بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در فوریه ۲۰۲۳ حکایت از کشف ذرات اورانیوم با غنای ۸۴ درصد داشت تا بسیاری از ناظران به وحدتی در یک پرسش برسند: آیا جمهوری اسلامی به دنبال دستیابی به بمب اتمی است؟ 

با انتشار این خبر، گویی آبی سرد به یکباره بر جسم بی‌روح برجام ریخته شد تا همه چیز را پیچیده‌تر از قبل کند. با این وجود مقامات جمهوری اسلامی رویکرد سازنده‌ای در قبال گروسی در تهران گرفتند تا بیانیه شورای حکام از هرگونه سیاست تنبیهی علیه رفتارهای هسته‌ای جمهوری اسلامی فاصله بگیرد. اما آیا واقعا جمهوری اسلامی در شرایطی که با بحران جدی مشروعیت سیاسی در داخل روبرو است و وضعیت بغرنج اقتصادی را نیز تجربه می‌کند، به دنبال یک بلندپروازی هسته‌ای است یا اینکه جمهوری اسلامی مطابق سیاست اعلامی خود، واقعا در عمل هم به دنبال احیای مذاکرات هسته‌ای با ۱+۵ است و همچنان عزمی برای پیروی از برجام و بازگشت به تعهدات خود دارد؟

در پاسخ اگر خوش‌بین باشیم و با نگاهی ایجابی فرض بگیریم که اکنون مقامات تهران به دنبال احیای برجام هستند، باید به این سوال نیز پاسخ دهیم که آیا دولت بایدن نیز همچنان احیای مذاکرات با ایران را در برنامه دارد؟ 

اما اگر موضع ایران را منفی ارزیابی کنیم و با نگاهی سلبی فرض بگیریم که جمهوری اسلامی به دنبال پایبندی به توافق هسته‌ای با ۱+۵ نیست، آیا این بدان معنا است که جمهوری اسلامی به دنبال دستیابی به بمب اتم است؟

در نهایت اگر جمهوری اسلامی واقعا به مرحله‌ای برسد که در واقعیت تا دستیابی به سلاح هسته‌ای فاصله‌ای نداشته باشد، این موضوع چگونه می‌تواند بر وضعیت ژئوپلتیک فعلی که در آن شکاف عمیقی میان غرب و روسیه به دلیل بحران اوکراین شکل گرفته است، تاثیر بگذارد؟ آیا روسیه، چین و سایر قدرت‌ها در قالب ۱+۵ می‌توانند همچون گذشته بر اساس قطعنامه‌های مشترک شورای امنیت برای بازدارندگی رفتار هسته‌ای جمهوری اسلامی به توافق برسند و سیاست مشترکی را دنبال کنند یا شاهد واکنش‌های فراقانونی نظیر حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران خواهیم بود؟

برای پاسخ به این پرسش‌ها، لازم است به درستی شرایط را درک کنیم؛ گزاف نیست اگر بگوییم که امروز هنگامی که سخن از شکست برجام به میان می‌آید، کمتر ناظری در غرب وجود دارد که بگوید هشتم می ۲۰۱۸ میلادی، این دونالد ترامپ بود که فرمان خروج آمریکا از برجام را امضا کرد تا توافق هسته‌ای ایران با قدرتهای بزرگ جهان به دنبال خروج یک عضو و بازگشت تحریم‌های از سوی آمریکا، در مسیر شکننده شدن و ناکارآمدی قرار بگیرد.

در مقابل اغلب ناظران بین‌المللی امروز در ارزیابی‌های خود بر این نگاه تمرکز دارند که اگرچه مطابق توافق ۱+۵ با جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۵ ذخایر اورانیوم ایران باید به ۳۰۰ کیلوگرم و غنی‌سازی اورانیوم به ۳.۶۷ درصد برای سوخت نیروگاه هسته‌ای محدود باشد، اما گزارش بازرسان آژانس در فوریه ۲۰۲۳ نشان می‌دهد که ایران حدود ۳۷۶۰ کیلوگرم ذخایر اورانیوم دارد (یعنی بیش از ۱۲ برابر حد مجاز) که در این میان نزدیک به ۶ کیلوگرم آن تا ۶۰ درصد غنی‌سازی شده است (یعنی بیش از ۱۶ برابر حد مجاز) و البته آن چیزی که نگرانی‌های بسیاری را برانگیخت، ذراتی بود که بازرسان سازمان ملل کشف کردند که تا نزدیک به ۸۴ درصد غنی‌سازی شده بود تا این پرسش به یکباره پررنگ شود که آیا ایران در مسیر دستیابی به اورانیوم ۹۰ درصد برای ساخت سلاح هسته‌ای قدم بر می‌دارد؟

اگرچه تهران می‌گوید که در پاسخ به اقدام ایالات متحده «در مسیری گام به گام» تعهدات هسته‌ای خود را کاهش داده است، اما کشف ذرات غنی‌سازی شده با غلظت ۸۳.۷ درصد در تاسیسات زیرزمینی فردو را غیرعمدی و در واقع برآمده از یک عارضه جانبی عنوان می‌کند.

با این وجود آنچه اکنون مشخص است، اینکه جمهوری اسلامی خواسته یا نخواسته و حتی حداقل در میزان ذرات، به اورانیوم با غلظت ۸۴ درصد نیز رسیده است که تا سطح ۹۰ درصدی مورد نیاز برای ساخت سلاح هسته‌ای فاصله‌ای ندارد. ب

نابراین اگرچه در خوانش جمهوری اسلامی، آمریکا متهم است که از برجام خارج شده و در روند مذاکرات اختلال ایجاد کرده، اما از منظری دیگر می‌توان این طور هم به این وضعیت تامل داشت که علی‌رغم آنکه سایر اعضای فرمت بین‌المللی ۱+۵ یعنی روسیه، چین، بریتانیا، فرانسه و آلمان همچنان به توافق پایبند هستند، این جمهوری اسلامی است که بدون هیچ واهمه‌ای، گام به گام در کاهش تعهدات هسته‌ای خود یا به تعبیری نقض ‌برجام حرکت می‌کند. 

بدیهی است که این روند نمی تواند به طور نامحدود ادامه یابد و همراهی ضامنان اصلی روند مذاکرات با رفتارهای هسته‌ای جمهوری اسلامی تا همیشه ادامه ندارد.

پوشیده نیست در شرایطی که مسئولین جمهوری اسلامی حتی در عالی‌ترین سطوح یعنی رهبر و رئیس‌جمهور بر اساس ایدئولوژی حاکم بر آن به صراحت اعلام می‌کنند که به دنبال نابودی اسرائیل هستند، این اسرائیل است که بیشترین خطر را احساس می‌کند یا از سوی دیگر تلاش دارد به بهانه اینگونه اظهار نظرهای صریح اما کلامی جمهوری اسلامی، در تاسیسات هسته‌ای ایران عملیات‌های خرابکارانه و حملات پهپادی انجام دهد یا دانشمندان هسته‌ای را در داخل خاک ایران، ترور کند.

جمهوری اسلامی ممکن است برای دستیابی به سلاح هسته‌ای انگیزه ایدئولوژیک داشته باشد، اما در شرایط فعلی انگیزه سیاسی برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را ندارد. در چرایی عدم انگیزه ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای، باید به چند نکته توجه داشت:

از یک سو جمهوری اسلامی در پاییز ۲۰۲۲ وسیع‌ترین اعتراضات سراسری حیات سیاسی خود را تجربه کرد که پیامدهای آن همچنان ادامه دارد و حاکمیت جمهوری اسلامی را با بحران مشروعیت در داخل کشور مواجه کرده است و از سوی دیگر به واسطه تحریم‌های سه‌گانه علیه ایران یعنی تحریم‌های هسته‌ای، تحریم‌های حقوق بشری و اخیرا تحریم‌های غرب علیه ایران به دلیل بحران اوکراین، شرایط بسیار سخت اقتصادی در داخل پدید آمده است. 

جمهوری اسلامی در کنار بحران سیاسی (ورشکستگی سیاسی) بیش از هر زمانی به یک بحران عظیم اقتصادی (فروپاشی اقتصادی) نزدیک شده است؛ کافی است به یاد بیاوریم یک دلار آمریکا در سال ۲۰۱۵ برابر با ۳۵ هزار ریال ایران بود، در حالی که اواخر فوریه امسال یک دلار به بیش از ۶۰۰ هزار ریال رسید؛ اگرچه با اعلام خبر توافق میان تهران و ریاض قیمت دلار به ۴۷۰ هزار ریال رسید (یعنی یک دلار آمریکا طی هفت سال بیش از ۱۳ برابر یک ریال ایران شده است که بیانگر اقتصاد بیمار و بحرانی ایران است).

بنابراین بحران جدی سیاسی و اقتصادی، جمهوری اسلامی را وادار کرده است تا به مذاکرات هسته‌ای به امید رفع حداقل بخشی از تحریم‌ها و آزادسازی حتی مقدار کمی از دارایی‌هایش توجه داشته باشد. این انگیزه در تعریف روند مذاکرات از سوی تهران را می‌توان در تغییر گفتمان دیپلماتیک مقامات جمهوری اسلامی نیز تعقیب کرد. به عنوان مثال در حالی که جواد ظریف، وزیر خارجه سابق ایران طی سال‌های اخیر از مذاکرات احیای برجام سخن می‌گفت،‌ حسین امیرعبداللهیان،‌ وزیر خارجه کنونی کشور همواره از عنوان «مذاکرات رفع تحریم‌ها» استفاده می‌کند. از این رو به نظر می‌رسد که با رویکرد مذاکرات برای مذاکره، امیدوار است تا از یک سو رفع محدود تحریم‌ها و آزادسازی هرچند اندک دارایی‌های ایران صورت پذیرد تا از بحران اقتصادی عبور کند و البته از طرفی نیز نیازمند خرید زمان است.

جمهوری اسلامی به خوبی متوجه است که غرب و مشخصا ایالات متحده که اکنون درگیر رویارویی با روسیه در اوکراین است، تمایلی به بروز بحران و درگیری دوم در خاورمیانه بر سر برنامه هسته‌ای ایران ندارد. از طرفی نیز اصلا گزینه مطلوبش نیست ‌که به واسطه فشارهای حداکثری به امید مهار و کنترل بلندپروازی‌های جمهوری اسلامی، ایران را بیش از اکنون به سوی روسیه سوق دهد و مشارکت تهران و مسکو افزایش پیدا کند. بنابراین واشنگتن نیز به دنبال گزینه‌هایی برای توافق حتی موقتی برای کاهش تنش‌ است.

طبیعی است در چنین بن‌بستی که آمریکا از سال ۲۰۱۸ از توافق خارج شده و ایران نیز از سال ۲۰۱۹ تعهدات خود را گام به گام کاهش داده و بر خلاف تعهداتش اکنون به این حجم و غلظت از اورانیوم غنی‌سازی شده دست یافته است، گفتگو برای بازگشت و احیای برجام بسیار دشوار و پیچیده است؛ چراکه فارغ از اینکه هر یک از طرفین چه پیش شرط هایی را مطرح می‌کنند، مهمترین مسئله این است که مطابق چه فرمتی باید تعهداتی که طی این سال‌ها عملیاتی نشده را به زمان گذشته بازگرداند؛ با این ملاحظه که اگر برجام مطابق متن توافق از سوی جمهوری اسلامی پیش رفته بود، اکنون بعد از گذشت هشت سال، برخی محدودیت‌ها آرام آرام برداشته می‌شد.

آگهی

بنابراین جمهوری اسلامی هم شرایط بحرانی خود را درک می‌کند و هم از موقعیت نامناسب آمریکا در بحران اوکراین و عدم تمایل به درگیر شدن در بحرانی دیگر آگاه است. از همین رو است که در خوانش خویش گمان می‌کند که اگر بگوید و البته نشان بدهد که می‌تواند به سلاح هسته‌ای برسد و تا دستیابی به اورانیوم غنی شده ۹۰ درصد فاصله‌ای ندارد اما با این وجود قصدش را ندارد؛ در واقع این سیگنال را به آمریکا منتقل می‌کند که اگر مطابق یک توافق حتی موقت، امتیازاتی هرچند کوتاه مدت و محدود در موضوع رفع تحریم‌ها و آزادسازی منابع مالی به ایران بدهد و اسرائیل را نیز کنترل کند که به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران حمله نکند، در مقابل جمهوری اسلامی نیز روند دستیابی به سلاح هسته‌ای را فعلا متوقف خواهد کرد، رفتارهای هیجانی در منطقه انجام نمی‌دهد و بیش از این به سمت روسیه نمی‌رود. 

در واقع تهران به دنبال ترتیب دادن یک بازی سیاسی برد-برد با واشنگتن است، هرچند همچنان بر ایدئولوژی دشمنی با آمریکا اصرار دارد.

اگرچه بحران اوکراین و رویارویی روسیه و آمریکا، کشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران را (که همواره سیاست خارجی خود در قبال آمریکا را خصمانه اعلام و با تاکید بر دشمنی تعریف کرده‌ است) مجبور کرده به فکر ایجاد یک ضدیت پررنگ باشند، اما در سوی دیگر مقامات تهران به این موضوع توجه دارند که روسیه به عنوان یکی از اعضای سازمان پیمان امنیت جمعی که همواره نقش سازنده در حفظ و اجرای برجام داشته نیز بر ضرورت پایبندی ایران تاکید دارد. 

تهران بدون شک درک می‌کند که حتی در شرایط بحرانی کنونی میان کاخ سفید و کرملین نیز اگر جمهوری اسلامی بخواهد به سمت دستیابی به سلاح هسته‌ای پیش برود، طبیعتا پرونده ایران بار دیگر به شورای امنیت سازمان ملل فرستاده می‌شود و در چنین شرایطی حتی کشورهای دوست نظیر روسیه و چین نیز ناچار خواهند بود در جهت بازدارندگی، قطعنامه‌هایی برای مهار بلندپروازی‌های هسته‌ای ایران صادر کنند؛ نظیر شرایطی که روسیه و چین در قطعنامه ۱۸۰۳ در مارس ۲۰۰۸ با آن مواجه شدند و رای مثبت در محکومیت برنامه هسته‌ای ایران دادند.

بنابراین جمهوری اسلامی اکنون به این میزان از واقعگرایی رسیده است که حرکت به سوی سلاح هسته‌ای، هزینه‌های بسیار هنگفتی را برای او رقم می‌زند که ممکن است با توجه به بحران سیاسی و اقتصادی که دچار آن است، از تحمل آن ناتوان باشد و او را در مسیر ورشکستگی سیاسی یا فروپاشی اقتصادی قرار دهد. از این رو اکنون اراده سیاسی برای دستیابی به سلاح هسته‌ای را ندارد و تنها می‌خواهد از آن به عنوان ابزاری بهره ببرد که تا حد امکان از بیشترین معافیت‌ها در تحریم‌ها برخوردار شود.

آگهی

موضوعی که در نرمش مقامات تهران در سفر هفته گذشته رافائل گروسی، مدیر کل آژانس بین المللی سازمان ملل نیز به خوبی آشکار بود که منجر شد «شورای حکام» در جلسه خود، بیانیه‌ای ضد ایران صادر نکند که می‌توان آن را نماد ارزیابی مثبت بین‌المللی از موضع ایران در قبال موضوع هسته‌ای معنی کرد.

احمد وخشیته، استاد دانشگاه دوستی ملل روسیه

هم‌رسانی این مطلبنظرها

مطالب مرتبط

سخنرانی رضا پهلوی در پارلمان اروپا؛از گمانه‌زنی درباره سلامت خامنه‌ای تا مخالفت پدرش با سلاح هسته‌ای

فایننشال‌تایمز: صادرات نفت ایران به بالاترین میزان در ۶ سال گذشته رسید

چرا آمریکا نمی‌تواند در پاسخ به حمله ایران به اسرائيل تحریم‌های نفتی علیه تهران را شدت بخشد؟